به گزارش مجله خبری نگار، بعد از حذف تیمملی کشورمان از جامجهانی ۲۰۲۲ و صعود نکردن به مرحله حذفی، انتقادها از کیروش و فدراسیون فوتبال به اوج خودش رسید. حالا نوبت آنها بود که به افکار عمومی، مردم و رسانهها در برابر انتقادها پاسخگو باشند. بعد از تقریبا سه هفته، «مهدی تاج» به برنامه «جام ۲۲» شبکه ورزش آمد تا به یک سری از انتقادها پاسخ دهد، اما فارغ از جنبه فوتبالی و فنی ماجرا، لحن صحبت او با مجریان این برنامه، بازتاب زیادی در شبکههای اجتماعی داشت. در ادامه و از منظر روانشناسی، نکاتی در همین باره مطرح خواهد شد.
هر فردی در زندگی برای رشد و شکوفایی نیازمند انتقاد است، زیرا انتقاد باعث میشود که فرد نقاط ضعف خودش را بشناسد و برای برطرف کردن آنها اقدام کند. در مصاحبه رئیس فدراسیون فوتبال دیدیم هر بار که دو مجری از او انتقاد کردند، به طرز عجیبی با غرور پاسخگو بود و سعی میکرد با رفتار نامناسب مثل لحن تحقیرآمیز، فضا را در کنترل خودش بگیرد. اما آقای تاج این نکته یادتان باشد که غرور و تکبر آزاردهندهترین صفات انسانی هستند. مثلا تاج از «رسولی» مجری برنامه به جای پاسخدادن به سوالش، میپرسد: «سال ۱۳۶۸، شما چند سالتان بود؟ ۲ سال، درست است؟ خب، ما از سال ۱۳۶۸ مدیرعامل باشگاه بودیم تا الان!» این نوع پاسخ دادن، مصداق تحقیر کردن مغرورانه است که بدترین نوع پاسخ به یک انتقاد بجا یا حتی نابجا محسوب میشود.
بعضی از افراد هرازگاهی مستقیم یا غیرمستقیم به نظرات یا رفتار ما که ناشی از این غرور و تکبر است، ایراد وارد میکنند و این جاست که ما اصلاً از این اعتراض خوشمان نمیآید و با هر روشی سعی میکنیم نظر گوینده را حتیالامکان تغییر دهیم و به او بفهمانیم که کاملا در اشتباه است. حتی گاهی طرف مقابل را مسخره خواهیم کرد و از این کار، حس برنده شدن به جای پاسخ دادن به یک انتقاد را خواهیم داشت. مثلا «تاج» در بخشی از این برنامه به مجری گفت: «من خیلی خوشحالم که شما میگویید من میفهمم، من خیلی خوشحالم. اینکه شما میگویید من میفهمم خودش خیلی خوب است» یا در پاسخ به خیابانی که پرسید پرونده ویلموتس کجاست؟ این طور جواب داد: «توی جیب منه!» که تمسخرآمیز به حساب میآید.
یکی از آسیبهای «غرور» که شاید خیلی هم معروف باشد، تکنیک «انکار» در پاسخ به انتقادهاست. «غرور» انسان را میفریبد و با این فریب و مکر، ایدهها و باورهای غلطی را به فکر و روان ما تحمیل و تزریق میکند، بهگونهای که مصرانه مدعی هستیم چنین صفات نیکی را دارا هستیم و چنان ضعفهایی هرگز در ما وجود ندارد. اولین راه تشخیص این تکنیک این است که ببینیم به انتقادی که از ما میشود، از لحاظ فکری و روانی چه واکنشی نشان میدهیم؟ شدت واکنش روانی ما میتواند شاخص خوبی برای اندازه گیری میزان خودباوری و غرورمان باشد. به قول معروف ببینیم وقتی با انتقادی مواجه میشویم، چه میزان خونمان به جوش میآید!
این همان آسیبی است که تاج درباره دلایل باخت به آمریکا دچار آن شد و گفت: «شرایط بازی شرایط عادی نبود، شما یا این را میفهمی یا مشکل... (و حرفش را نیمهتمام گذاشت)». وقتی از انسانی که پذیرش نقد ندارد، انتقادی میشود یا اشکالی از کار و رفتارش گرفته میشود، یا هر نوع حرکت دیگری که نشان دهد رضایتی از او وجود ندارد، اولین حالتی که به طور ناخودآگاه از او بروز میکند، حالت انکار است؛ بنابراین سعی میکند هرچه سریعتر خود را از این انتقاد و اشکال خلاص کند و به شدت در برابر این حمله واکنش دفاعی نشان میدهد و به هر طریق میکوشد تا از مهلکه بگریزد. سپس آگاهانه شروع به «انکار» میکند و امواج فکری فراوانی علیه موضوع انتقاد به ذهن او هجوم میآورند و او که احساس میکند خشتهای ساختمان خودباوریاش در خطر فروپاشیاند، تمام قوای وجود خود را به کار میگیرد تا خود و البته دیگران را توجیه کند که هرگز چنین ایرادی به کار او وارد نیست و گوینده و دیگران در اشتباه محض هستند.
از منظر روانشناسی اگر شما میخواهید حرفتان تاثیرگذار باشد، باید در مرحله اول مودبانه، منطقی و توام با احترام با طرفمقابل باشد. همچنین هر بار که انتقادی شنیدیم، باید سعی کنیم افسار این حالت تدافعی ناخودآگاه را به دست بگیریم و تا جایی که قدرت داریم به حالت خودآگاه با تلقین افکار صحیح، واکنش درست و منطقی مثل یک انسان واقعی از خود نشان دهیم. مثلا این جملات «تاج» که خواهش میکنم احساسی برخورد نکنیم و من میترسم الان شما به گریه بیفتید یا «یک ذره گوش بده، این رو برای آخرین بار گفتم» و ... درست نیست.
همچنین در برابر انتقاد توصیه میشود: اجازه دهیم حرف طرف مقابل تمام شود؛ کمی به حرفش فکر کنیم تا درست منظورش را متوجه شویم؛ رفتارمان را طوری مرور کنیم که متوجه شویم چرا این ایراد به ذهن شخص گوینده رسیده است، اگر حرفش را نمیپذیریم حداقل صددرصد حرف او را نقض نکنیم و به طور مطلق خود را مبرا ندانیم؛ برای دفاع کردن از خودمان بیقرار نشویم و مهمتر از همه به یاد داشته باشیم، وقتی در جایگاه مهمی در حال صحبت هستیم، حتی اگر حرف حساب بزنیم وقتی لحن خوب و زبان بدن شایستهای نداشته باشیم هم اثر حرف مان کم میشود، هم آن لحن به جامعه تزریق میشود و خیلیها فکر میکنند میتوانند با چنین ادبیاتی در خانواده، محیط کار و ... با دیگران صحبت کنند.